مليكامليكا، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره

مليكاي ناز ما

بدون عنوان

به نام خدای هستی بخش اول مهر امسال دخترمون میره پیش دبستانی 2 و این یعنی که ملیکا کم کم داره بزرگ میشه دختر نازم راه طولانی پیش رو داری راهی که پر از سختی و در عین حال شیرینیه دعا میکنم و تو و همه کوچولو ها همیشه موفق باشید و بتونین یه آینده زیبا رو برای خودتون رقم بزنین   ...
22 شهريور 1391

بدون عنوان

به نام خدای هستی بخش تعطیلات عید فطر رو رشت بودیم پیش پدر جون و مادرجون و خاله و البته با توجه به تعطیلات دایی هم زیاد پیشمون اومد روزهای خوبی که زود تموم شدن اما مشکل اصلی روز برگشت بود که ملیکا حاضر نبود باهامون بیاد و کشون کشون ساک قرمز لباسهاش رو با تموم سنگینیش از باباش گرفت و از تو ماشین دوباره برد تو خونه و گفت شما برید منم هروقت دلم تنگ شد تلفنی باهاتون حرف میزنم و با خاله برمیگردم تهران بگذریم که چه طور بالاخره راضیش کردیم و برگردوندیمش تهران هنوز هم هر از چندگاهی ازم می پرسه که کی میتونه تنهایی خونه مادرجون اینا بمونه؟ تعطیلات اجلاس رو هم تهران موندیم چون بابایی کار داشت روزای ملیکا بیشتر به تماشای کارتون، نقاشی ...
9 شهريور 1391
1